اقتصاد ایران در سال گذشته
اقتصاد ایران در سال گذشته ، بهبود وضعیت اقتصادی بررسی و سپس در پرونده دیگری، روزنامهنگاران اقتصادی، کارنامه یکساله دولت را بررسی و نقد کردهاند. جمعی از چهرههای شاخص اقتصادی را نشان میدهد که در ...
اقتصاد ایران در سال گذشته ، بهبود وضعیت اقتصادی بررسی و سپس در پرونده دیگری، روزنامهنگاران اقتصادی، کارنامه یکساله دولت را بررسی و نقد کردهاند. جمعی از چهرههای شاخص اقتصادی را نشان میدهد که در کانون آن، وزرای اقتصاد و صنعت کابینه اعتدال قرار گرفتهاند. در ابتدا، مروری شده است نسبت به چگونگی پیدایش و سیاستهای هفتهنامه و سپس اولین پرونده این شماره با عکسی از حسن روحانی در کنار تیتر «آن مرد امید آورد» آغاز می گردد.
دوازده حاشیه جنجالی دولت در دوازده ماه، در کنار میزگردی با حضور سعید لیلاز و علی میرزاخانی درباره میزان فهم رئیس دولت از اقتصاد، دیگر مطالب این شماره را به خود اختصاص میدهد. در این میزگرد نسبت به اطلاع روحانی از برخی مفاهیم پایه ای اقتصاد ابراز خرسندی شده است.
ولیالله سیف، رئیس کل بانک مرکزی در نوشتاری به تحلیل توفیق دولت پرداخته و اکبر کمیجانی، قائم مقام این بانک نیز در گفتاری موضوع نقدینگی اقتصاد ایران در سال گذشته را مورد بررسی قرار داده است.
در این ویژهنامه در میزگردی که با چهار اقتصاددان برجسته به بررسی وضعیت اقتصادی کشور و عملکرد دولت و اقتصاد ایران در سال گذشته پرداخته و آینده اقتصاد ایران را مورد ارزیابی قرار داده است. موسی غنینژاد، مسعود نیلی، محمدمهدی بهکیش و فرهاد نیلی به عنوان شرکتکنندگان این میزگرد، در تحلیلی ایجاد وفاق در جامعه نخبگان را برای حل مشکلات خواستار شدهاند.
نویسندگان این مجله در گفتوگویی با حبیبالله بیطرف، وزیر نیرو در دولت اصلاحات نیز موضوع خشکسالی را مورد بررسی قرار داده و در گفتوگویی دیگر با مهدی غضنفری، وزیر صنعت دولت احمدینژاد تحلیل او را درخصوص وضعیت کنونی بخش صنعت جویا شده است.
یحیی آلاسحاق، رئیس اتاق تهران نیز در این ویژهنامه نوشتار خود را به مهجوریت تجارت در وزارت صنعت اختصاص داده و طهماسب مظاهری، رئیس کل اسبق بانک مرکزی نیز درباره سیاستهای پولی و مالی دیدگاههای خود را مطرح کرده است.
علی طیبنیا و محمدرضا نعمتزاده، دو وزیر کابینه دولت یازدهم نیز در گفتوگو با این مجله با تاکید بر اینکه دولت در کنار مهار تورم خروج از رکود را نیز در دستور کار دارد پیشبینی کردند رشد منفی تولید ناخالص داخلی تا پایان سال متوقف شود. علی طیبنیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی با اشاره به آمار صندوق بینالمللی پول درخصوص عملکرد اقتصاد ایران با اشاره به ارزیابیهای این صندوق، رشد اقتصادی ایران را تا پایان سال ۹۳ بین ۱.۵ تا ۲درصد برآورد کرده است.
طیبنیا اظهار کرده که «پروانههای بهرهبرداری صادره» شاخص خوبی برای بررسی وضعیت اقتصاد ایران است و روند این پرونده بیانگر ورود رشد اقتصادی ایران به سطح مثبت است. به گفته او در بخش صنعت حدود ۲۵درصد افزایش صدور پروانه داشتهایم و بعضی از بخشهای صنعتی نیز با رشد تولید ۷۰درصدی مواجه بودهاند، بنابراین امیدواریم امسال به نرخ رشد مثبت برای اقتصاد ایران برسیم.
وزیر صنعت، معدن و تجارت نیز در گفتوگوی خود با این هفتهنامه به استناد آمارهای فصل اول سال، ابراز امیدواری کرده که روند منفی بخش صنعتی بهطور کامل متوقف شده و این بخش در مجموع با رشد مثبت مواجه میشود.
جواد شیرزادی اقتصاددان سرشناس ایرانی که سابقه ای طولانی در صندوق بینالمللی پول دارد درباره نسخههای بانک جهانی برای توسعه کشورهایی چون ایران سخن گفته و تاکید کرده که بسته خروج از رکود دولت یازدهم منطبق بر نسخههای بانک جهانی نیست.
در پرونده دیگر این شماره مهدی غضنفری وزیر کابینه احمدینژاد به نقد برخی مواضع دولت اعتدال در رد سیاستهای دولت قبل پرداخته و از اینکه یکی از دولتمردان فعلی گفته «دوران بخور بخور تمام شد»، گلایه کرده و پرسیده که چه کسی در دولت قبل بخور بخور داشته است؟ در این پرونده حبیبالله بیطرف، وزیر نیروی دولت اصلاحات نیز از ضرورت توجه بیشتر دولت به خشکسالی و تهدید خاموشی گفته است. پرونده بعدی تجارت فردا به مرور انتظارات فعالان بخش خصوصی اقتصاد از دولت اختصاص یافته و سپس گفتگویی مشروح با وزرای صنعت و اقتصاد منتشر شده است. وزیر صنعت در این گفتگو گفته «هنوز جارو بدستیم» و وزیر اقتصاد هم تصریح کرده است که «معجزه کردیم». پرونده پایانی تجارت فردا نیز به «دیپلماسی تعامل» در دولت روحانی اختصاص دارد و طی آن جمعی از دیپلماتها در میزگردی، تصریح کردهاند که «ناخنخشکی آمریکا، مذاکرات هستهای را ناتمام گذاشت». علی واعظ از گروه بحران هم تاکید کرده که شکست مذاکرات، تحریم فزاینده در پی خواهد داشت. در این پرونده روابط تهران و اعراب نیز بررسی شده است.
لازم به ذکر است جهانی شدن در واقع نوع تازهای از تقسیم کار جهانی است بنابراین پدیده ی خاص و پیچیده ای نیست چرا که ما در طول دو قرن گذشته بارها و بارها در فرآیند تقسیم کار شرکت کردیم. اما در حال حاضربه خاطر غفلتهایی که در این زمینه داشته ایم نه تنها به حاشیه رانده شدیم بلکه به یک تولید کننده مواد خام برای اقتصاد جهان در قرن بیستم تبدیل شدیم. حالا یک فرصت تقسیم کار جدید روبه رویمان قرار گرفته که اگر بازهم غفلت کنیم همچنان در قرن آینده هم در همین حاشیه ای که الان هستیم باقی خواهیم ماند. تقسیم کار جدیدی که رد پیش رو داریم با تقسیم کار پیشین یک تفاوت عمده دارد. تقسیم کار پیشین بر اساس مزیت های نسبی بود و ما در تولید انرژی مزیت نسبی داشتیم که انرژی و مواد خام انرژی را تولید کنیم اما تقسیم کار جدید باید به جای مزیت نسبی بر اساس مزیت رقابتی صورت بگیرد. مزیت رقابتی نیازمند یک مقدماتی است که اگر ما تمهید مقدمه نکنیم اصولا از تقسیم حذف میشویم. در مزیت نسبی نمی توانستند ما را حذف کنند، چرا؟ چون نفت اینجا زیر خاک ما بود. کاری نمیتوانستند بکنند. پس لاجرم باید به ما نقش تولید کننده ماده خام را میدادند. اما در تقسیم کار جدید چون مزیت نسبی مبتنی بر مواد خام نیست، این احتمال وجود دارد که هیچ نقشی به ما داده نشود و ما به عنوان یک مجموعه، یک ملت و کشوری که از حاشیهها و باقیمانده ارتزاق خواهیم کرد باقی بمانیم. اگر این اتفاق بیفتد کشور ما عملا نقش همان متکدی را دارد که اگر چه در شهر وارد شده و در آن زندگی می کند و سهمی هم از غذا خواهد داشت ولی این سهم چیست؟ طبعا این سهم جز باقیمانده خوراک دیگران چیزی نخواهد بود.